بیت الحرام چشمان تو
دارد چکار می کند این عشق با دلم؟
با قطعه های بی سر و سامانِ پازلم
در گردبادِ زلف تو با لطفِ موج ها
چون قایقی شکسته، زمینگیرِ ساحلم
بیت الحرامِ چشمِ تو بارانی است و من
همپای حاجیانِ تو در دورِ باطلم
در کوچه های قافیه، در قابِ بیت ها
مثلِ همیشه باز تو هستی مقابلم
لبخند می زنی و نفس می کشی و بعد
حل می شود دوباره تمامِ مسائلم!
[ سه شنبه 92/9/12 ] [ 10:17 صبح ] [ افشین باقری ]
[ نظر
]